اسپندگان يا جشن اسفند (به گويش کنوني ما ايرانيان) ، اسپندارمز (به زبان پهلوي) و اسپنتا آرميتي (به زبان اوستايي) مي باشد که هنگام برابر شدن نام اسپند (اسفند) روز با اسپند ماه در سال شمار کهن ايرانی برگزار ميشده است. اين روز پس از اين که ايرانيان 6 ماه نخست سال را 31 روز (به جاي 30 روز) بر شمردند، جا به جا شد و برابر با 29 بهمن ماه ايراني شد.
سپندارمذ واژهای آمیخته است از سپنته یا سپند به معنی پاک و مقدس و آرمئیتی به معنی فروتنی و بردباری نیک و مقدس است.
اسپنتا آرميتی، واژه اوستايی است که در گات ها آمده است و به چم (معني) «فروتنی و آرامی» افزاينده ميباشد. «آرا ماتا» به چم «مادر زمین» كه با واژه سانسكریت و ودایی «اَرامتی» به معنای «زمین» نزدیكی دارد. اين واژه در زبان پهلوي اسپندارمز شد که باز هم در همان چم است. اين نام واژه به هر روي و با هر گويشی که بيايد، نامي مادينه (مونث) است. بدین روی اسپنتا آرميتی که در گاتها آرامش افزاينده است، چون نام واژهايی مادينه بود فرشته زمين يا مادر زمين خوانده شد
اسپندگان يا جشن اسفند هنگام برابر شدن نام اسپند (اسفند) روز با اسپند ماه در سال شمار کهن ايرانی برگزار ميشده است. اين روز پس از اين که ايرانيان 6 ماه نخست سال را 31 روز (به جاي 30 روز) بر شمردند، جا به جا شد و برابر با 29 بهمن ماه ايراني شد.
در گاهشماری های مختلف ایرانی، علاوه بر این که ماهها نامهای ویژهای داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتندکه همگی از ویژگیهای خداوند بودند. در هر ماه، یک بار، نام یک روز با نام آن ماه یکی میشدهاست که در آن روز، جشنی به پا می شد به فرا خور نام آن روز و ماه که برای :مردم شادی میآفرید. برای نمونه
روز مهردر ماه مهر
جشن«مهرگان» (مهر و دوستی)
روز آبان در ماه آبان
جشن «آبانگان» (ستایش آب)
روز آذر در ماه آذر
جشن «آذرگان» (ستایش آتش)
روز پنجم ماه اسفند جشن «سپندارمذ» (روز زن و زمین) بنابر همين باور، از اسپندگان يا جشن اسپند به نام جشن مهرورزی و مهربانی و عشق نيز نام برده شده.
به بيان ابوريحان بيروني دانشمند بزرگ ايرانی، در ايران باستان این جشن با نام مزدگيران نيز در همين روز در بين مردم رواج داشته است و اسپندارمذ ايزد موکل بر زمين ايزد پشتيبان و نگاهبان زنان پارسا و درست کار بوده است
در اين روز بانوان و دوشيزه گان
سروري داشته اند و ديگر هموندان
خانواده به آنان پيشکش ميدادهاند.
هرسال پنجم اسفند زنان ایرانی از کار
روزانه دست میکشیدند و این مردان
بودند که یک روز در سال نقش زنان را
ایفا میکردند.
قوانین اوستا :
۱- زن می توانسته دارایی خود را بتنهایی اداره کند.
۲- زن می توانسته سرپرست و نگهدار فرزندان خود باشد.
۳- زن می توانسته نماینده قانونی شوهر خود بوده و دربیماری شوهر امور را بتنهایی اداره کند
۴- زن می توانسته از شوهر ستمگر خود به دادستان شکایت کند و سزای او را بخواهد.
۵- شوهر حق نداشته است بدون اجازه ی زنش دختر خود را شوهر دهد.
۶- در دادگاه گواهی زن پذیرفته می شد.
۷- زن می توانسته است داور یا وکیل شود.
۸- زن می توانسته وصی قرار گیرد و تمام اموال خود را وصیت کند
1 Comments